مسئولیت ملی در 200 سال پیش به این معنا بود که شما باید سر زمین خود را شخم بزنید، زمین را آماده کنید و محصولی بدست آورید تا در بازارهای محلی هفتگی به فروش برسانید. ولی مفهوم مسئولیت ملی در هزاره سوم میلادی عبارت از یادگیری فناوری، تکنیک آموزش و تن دادن به آموزش های مختلف علمی و پژوهشی و بکار بردن آن در سطح ملی است.
مقایسه حجم تحقیقاتی ده ساله ایران 19114 مقاله با کشور ژاپن نشان می دهد که ژاپن در یک سال 5 برابر 10 سال ایران کار پژوهشی انجام داده است. |
این نتیجه درخشان حاکی از احساس مسئولیت ملی ژاپن است که برآیند آن صادرات بیش از یک تریلیون دلاری این کشور در سال 2006 میلادی است. کشورهای در حال توسعه به لحاظ احساس مسئولیت ملی باید تلاش زیادی را مبذول دارند تا بتوانند از فرآیند بی تفاوتی و فقدان انگیزه در سطح ملی ، که نشانگان قطعی بیماری ملی است، گذر کنند.
* چهارمین نشانگان خرد جمعی برای توسعه ؛ علاقه به کار و تمرکز بر بهره وری
اگر مقایسه ای میان کشورهای پیشرفته و جهان سوم داشته باشیم متوجه می شویم که کار جزیی از هویت و مسئولیت کشورهای صنعتی محسوب می شود. در مدارس ، دانشگاهها و جوامع کشورهای جهان اول شهروندان در دوران کودکی و جوانی می آموزند که برای موفقیت و پیروزی در عرصه زندگی و اجتماع باید پشتکار داشته باشند و خود را برای کارهای خستگی ناپذیر آماده کنند و در خدمت رشد و اهداف کشور باشند. بنابراین کشورهای جهان سوم باید یاد بگیرند که به کار و تلاش جدی به عنوان یک عنصر اساسی و پر اهمیت توسعه توجه کنند.
* پنجمین نشانگان خرد جمعی برای توسعه ؛ شناخت الزامات زمان
شناخت الزامات زمان به این معناست که عصر ها و دوره ها در گذر زمان باعث تغییراتی شده و ملتها در بطن این تحولات تاثیراتی را پذیرا می شوند. یعنی گروهها ، اقوام و ملتها تحت فشار تغییرات زمان هستند یا با سازگاری به زندگی ادامه می دهند و به تکامل می رسند و یا اگر آمادگی مناسبی برای تغییرات در بطن جوامع و ملتها موجود نباشد به انحطاط کشیده شده و به تدریج مضمحل می شوند.
دکتر محمد مهدی پسندیده
دایناسورها چرا از بین رفتند ؟ چرا آنها نتوانستند با محیط خود سازگار شوند ؟ با اینکه جثه هایی بزرگتر و قدرتمند داشتند ولی در برابر تغییرات بی رحم جغرافیایی ، تاریخی و محیط زیستی مقهور شدند. کشورهای پیشرفته در شناخت تغییرات اجتماعی بسیار موفق بوده اند و رفتار، شخصیت و سازمان های خود را به خوبی با تغییرات هماهنگ کرده اند و به توسعه بیشتری رسیده اند. بنابراین اگر ملتها در قاره آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی می خواهند پایدار باقی بمانند باید برای بقاء خود تلاش کنند و با تحلیل و درک تغییرات زمانی، این تغییرات را در روح و خرد جمعی ملت خود نهادینه کنند تا به شایستگی ها و جایگاه مناسبی در نظام جهانی برسند.
* ششمین نشانگان ؛ هماهنگی خرد جمعی در کشورهای پیشرفته
این به آن معناست که در مقابله با مشکلات و معضلات به طور طبیعی روح و تفکر آنها خیلی زود سازماندهی و هماهنگ می شود، و این مسئله در کشورهای جهان سوم اتفاق نمی افتد. نتایج نبود هماهنگی ملی در مواجهه با یک بحران یا معضل ، می تواند صدمات جبران ناپذیری به زیر ساخت های کشورهای توسعه نیافته وارد کند و برعکس دستاوردهای مطلوب یک هماهنگی کامل می تواند عامل تحول و پیشرفت مهمی باشد.
* هفتمین نشانگان خرد جمعی برای پیشرفت ؛ گزینش رهبران دانا
این مهم در سطح قوای مجریه، مقننه و قضائیه است. رهبرانی در کشورهای پیشرفته پذیرفته می شوند که دارای سابقه خیلی روشنی هستند ، ظرفیت های شناخته شده جهان را درک می کنند و به نفع منافع ملی کشورشان به کار می گیرند. در کشورهای جهان اول ، رهبران گزینش شده ، آینده نگر هستند و قدرت تعامل ملی در سطح جهان را دارند و ظرفیت های بخش خصوصی را در تولید دانش و قدرت اقتصادی بالا می برند. رهبران کشورهای در حال رشد باید آگاه باشند برای موفقیت سیاسی و اقتصادی در جهان جدید، باید مواضع ، تفکر و شعارهایشان بر مبنای دانش ، حکمت و خرد استوار باشد تا به تعمیق روابط با سایر کشورها منجر شده و قدرت ملی آنها تقویت شود.
* هشتمین نشانگان ؛ تصمیم گیریهای ملی بر اساس دانش
همه کشورها در روند تکاملی خود به معضلات و مشکلاتی برخورد می کنند که ممکن است برخورد نامناسب با مشکل ، صدمات جبران ناپذیری را برای کشور داشته باشد . در کشورهای پیشرفته مردم و مسئولان ، به طور طبیعی یاد گرفته اند که رویکرد علمی را در حل معضلات به کار گیرند ، لذا استفاده گسترده از نتایج تحقیقات علمی در ساز و کار اداره کشور به امری رایج تبدیل شده است، در حالیکه در کشورهای جهان سوم رویکرد غالب در مواجهه با مشکلات ، آزمون و خطاست و در تقسیم سازیهای کلان ملی به دانش و تحقیقات توجه چندانی نمی شود.
* نهمین نشانگان برای توسعه ؛ توجه به آموزش مهارت
بر اساس آمار سازمان ملل، کشورهای آفریقایی برای آموزش ابتدایی فرزندان خود 48 دلار ، کشورهای جنوب آسیا 38 دلار، شرق آسیا 127 دلار و کشورهای پیشرفته 4088 دلار هزینه می کنند. |
بر اساس آمار سازمان ملل، کشورهای آفریقایی برای آموزش ابتدایی فرزندان خود 48 دلار ، کشورهای جنوب آسیا 38 دلار، شرق آسیا 127 دلار و کشورهای پیشرفته 4088 دلار هزینه می کنند. تن سپردن به آموزش در هزاره سوم یک اصل مهم است که از ارکان موفقیت در زندگی محسوب می شود، و هزینه هایی که کشورها امروز برای آموزش پرداخت می کنند ، فردا دهها برابر سود و فایده به همراه خواهد داشت.
* دهمین نشانگان ؛ توجه به آینده نگری و آینده پژوهی
انسان ها زمان را در سه بعد درک و تحلیل می کنند. زمان گذشته آن چیزی است که تاریخ گذشته ماست و مورخان به بررسی و تحلیل آن می پردازند و روش آنها ممکن است علمی یا غیر علمی باشد ولی به هر حال روح جمعی و وجدان و خرد جمعی ملت ها در آن متبلور است. زمان حال زمانی است که ما اکنون در آن قرار داریم، زمانی که آن را درک می کنیم و مشغول کنکاش در آن هستیم و برآیند آن چیزی است که در چند سال اخیر پژوهشگران در کشورهای پیشرفته متوجه شده اند که باید به طور جدی در تحول امتداد تاریخی به آینده توجه کنند و بدانند چه حوادث و اتفاقاتی ممکن است رخ دهد و چه دستاوردهایی باید پیش بیاید و چه تغییراتی که ما مشتاقیم پیش بیاید و باید ساز و کارهای مناسب با آن را تهیه و آماده کرد.
در حال حاضر دانشمندان در رشته های گوناگون ارتباطات بین رشته ای و اخیراً از دانش های چند رشته ای با هم اندیشی های ژرف یک متغیر یا یک فرضیه و یا یک سئوالی را مطرح می کنند ، با هم تبادل اندیشه کرده و نظریه پردازی می کنند. برای کشف و درک آینده ، این راهبرد در کشورهای پیشرفته به عنوان یک عامل مهم در تحول خرد جمعی به شمار می آید.
* یازدهمین نشانگان خرد جمعی در کشورهای پیشرو ، قدرت خلاقیت بالاست
این بدان معناست که جامعه زمینه های مناسبی را برای بارش مغزی Brainstorming برای آحاد مردم آماده کرده است. هر خلاقیتی پاداش درخور و شایسته خود را دریافت می کند و ایده های نو اگر حامل راه حلهای بدیعی باشند ، در سطح سازمان، شرکت ها ، وزارتخانه، در سطح ملی بکار گرفته می شوند ، تفکرات نو سرکوب نمی شوند و به سرقت نمی روند ، در این جوامع ساز و کار لازم برای تولید تفکر خلاق، محافظت از آن و پاداش دهی ، خلاقیت به طور دقیق تعریف شده است.
* دوازدهمین نشانگان ؛ تعهد و عشق به عدالت اجتماعی
بر خلاف آنچه تصور می شود ، این کشورهای جهان سوم نیستند که به عدالت اجتماعی رسیده اند ، بلکه این کشورهای پیشرفته اند، که توانسته اند تا حدود زیادی عدالت اجتماعی را در کشورهایشان نهادینه کنند و عدالت اجتماعی را در قالب تامین اجتماعی ( درمان، آموزش ، بهداشت، بیمه و ... ) در بین طبقات مختلف مردم گسترش دهند و نهادهای دولتی و غیر دولتی نظارت بسیار دقیق و ضابطه مندی بر رفتارهای مدیران ارشد و مسئولان حکومت دارند تا تخطی از حقوق مردم و مملکت صورت نگیرد.
به یک معنا کشورهای صنعتی توانسته اند با مکانیسم های مادی و ساز و کارهای عینی به تحقق عدالت اجتماعی در عرصه حکومتی خود برسند ، در حالیکه در بیشتر کشورهای جهان سوم با شعارهای فراوان، گسترش عدالت خواهی اگر به درآمدی برسند متاسفانه صرف هزینه های نظامی گری می شود یا در ساختار فاسد اداری و سازمانی این کشورها حیف و میل شده و به جیب افراد معدودی می رود و خرج عامه مردم نمی شود و در آموزش ، بهداشت و تامین اجتماعی مصرف نمی شود.
بنابراین عشق به عدالت اجتماعی از جمله متغیرهای خرد جمعی در کشورهای پیشرفته است. ما به عنوان یک کشور در حال توسعه باید سعی کنیم نشانگان مطرح شده را به عنوان مولفه های اصلی خرد جمعی در ذهن جمعی مردم مورد توجه قرار دهیم ، تا توسعه و پیشرفت در کشور زودتر نهادینه شود.
کشورهای جهان سوم با توجه به سرعت دانش که مانند سرعت نور است و در حال حاضر با فشردن یک کلید Enter هزاران اطلاعات را می توان جابجا کرد و باید زیر ساختهای علمی و فنی خود را وسعت دهند ، گروهها و طبقات مختلف ملتشان را تحت آموزش قرار دهند ، مدیران دانایی را انتخاب کنند و تفکرات و رفتارهای دانا مدارانه را در عرصه اجتماع تقویت کنند ، آموزش را به پژوهش تبدیل کنند و پژوهش ها را به فناوری و از فناوری در جهت تولید ثروت و تقویت ارکان اقتصاد خود بهره گیرند.
------------------------------------
نویسنده: دکتر محمد مهدی پسندیده معاون تحقیقات آکادمی نخبگان ایران
نظر شما